گفتگو

ساخت وبلاگ
 زنی بنام شرااابعکستو گذاشتم صفحه گوشیمهر دفعه قفلشو باز میکنمنیم ساعت قفل میشموقتی هیشکی نبود تو بودی..!وقتی هیشکی نخواست تو خواستینباشی هیچکس نیستتو عشق شدی و همه چیز تمام...نفسهامون وصلهجدا ممکنه که خفه شیمشعر می نویسم وخیالت می کنمانگار هستینگاهت میکنمرازی بگویمدم به دمآهسته آهستهصدایت می کنمانگار هستیبعضی چیزها هیچ وقت قدیمی نمیشنمثل رژ قرمز لاک زرشکی قهوه ای چشماتتو بلدی درون قلب آدمها روتبدیل به تصویر کنی گفتگو ...
ما را در سایت گفتگو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : easao بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 10 شهريور 1401 ساعت: 19:06

چشم بسته دوسِش دارم​گاهی هر چه می نویسیانگار فقط برای یک نفر می نویسی.چه بخواند، چه نخواند.بِسْم الله الرحمن الرحيمسُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا ...آه ليلى ليلى ليلىپُرسیده بودی عشق چه شِکلی ست؟!وقتی راجع بهش حرف میزنمدلم یه انار ترک خورده ستآه... آه...مثل زخمیه که روش دست می کشییاد اون لحظه و داستان ها میفتماز خودم برایت بگویم؟از خانه ، از خیابانشهر ، شب...؟از کجا برایت بگویمعشق من!جایی که تو نیستی ، گفتن دارد؟خب میگذرهخوبیش اینه که میگذرهوقتی زمان با تو یار نیستکشتن ثانیه هاتنها کاریه که انسان باید بکنه...زمان تو رو ترمیم میکنهتیمارت میکنهیه کاری بکن فقط زمان بگذرهبگذار زمان بگذره فقط... گفتگو ...
ما را در سایت گفتگو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : easao بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 10 شهريور 1401 ساعت: 19:06